به گزارش روز جمعه ایرنا، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در طی ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه آن دسته از مباحث قرآنی معظمله را كه در بین بیاناتشان به آن پرداختهاند، در قالب درس گفتارهای قرآنی منتشر می كند.
این مباحث تحت عنوان «سی روز، سی گفتار قرآنی» به ترتیب از جزء اول تا سی ام قرآن كریم و در سحرگاه ایام ماه مبارك بر روی خروجی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR قرار میگیرد.
درس گفتار قرآن كریم روز هفتم ماه مبارك رمضان با عنوان 'همه كارها مقدمه كسب رضای الهی' به شرح زیر است.
سوره مباركه مائده آیه 105
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا عَلَیكُم أَنفُسَكُم ۖ لا یَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم ۚ إِلَي اللَّهِ مَرجِعُكُم جَمیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ﴿105﴾
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهی كسانی كه گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میكردید، آگاه میسازد.
مسیر خودپرستی تا خداپرستی
در اسلام نگاه به انسان از دو زاویه است كه این دو زاویه هر دو مكمل همدیگر هستند. این میتواند پایه و مبنائي براي همهي مسایل كلان كشور و نسخههایي كه براي آیندهي خودمان خواهیم نوشت، باشد.
این دو زاویهاي كه اسلام از آن به انسان نگاه میكند، یكي نگاه به فرد انسان است؛ به انسان به عنوان یك فرد؛ به من، شما، زید، عمرو به عنوان یك موجود داراي عقل و اختیار نگاه میكند و او را مخاطب قرار میدهد؛ از او مسوولیتي میخواهد و به او شأني میدهد، كه حالا خواهیم گفت.
یك نگاه دیگر به انسان، به عنوان یك كل و یك مجموعهي انسانهاست. این دو نگاه با هم منسجمند؛ مكمل یكدیگرند. هر كدام، آن دیگري را تكمیل میكند.
در نگاه اول كه نگاه اسلام به فردِ انساني است، یك فرد مورد خطاب اسلام قرار میگیرد. در اینجا انسان یك رهروي است كه در راهي حركت میكند، كه اگر درست حركت كند، این راه، او را به ساحت جمال و جلال الهي وارد خواهد كرد؛ او را به خدا خواهد رساند؛ «یا ایّها الانسان انّك كادح الي ربّك كدحاً فملاقیه» (1).
اگر بخواهیم این راه را تعریف كنیم، در یك جملهي كوتاه میشود گفت این راه، عبارت است از مسیر خودپرستي تا خداپرستي. انسان از خودپرستي به سمت خداپرستي حركت كند. مسیر صحیح و صراط مستقیم این است. مسئولیت فرد انسان در این نگاه، این است كه این مسیر را طي كند. یكایك ما مخاطب به این خطاب هستیم؛ دیگران بروند، نروند؛ حركت كنند، نكنند؛ دنیا را ظلمات كفر بگیرد یا نور ایمان بگیرد، از این جهت تفاوت نمیكند.
وظیفهي هر فردي به عنوان یك فرد این است كه در این راه حركت كند؛ «علیكم انفسكم لا یضرّكم من ظلّ اذا اهتدیتم». باید این حركت را انجام بدهد؛ حركت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهي به نور توحید. جادهي این راه چیست؟ بالاخره مسیري را میخواهیم حركت كنیم و به جادهاي نیاز داریم؛ اینجاده، همان واجبات و ترك محرمات است. ایمان قلبي موتور حركت در این راه است؛ ملكات اخلاقي و فضائل اخلاقي، آذوقه و توشهي این راه است، كه راه و حركت را براي انسان آسان و تسهیل میكند؛ سرعت میبخشد.
تقوا هم عبارت است از خویشتنپایي؛ مواظب خود باشد كه از این راه تخطي و تجاوز نكند. وظیفهي فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همهي زمانها، در حكومت پیغمبران، در حكومت طواغیت، یك فرد وظیفهاش این است كه این كار را انجام دهد و تلاش خودش را بكند. (2)
همه كارها مقدمه اصلاح خود، و اصلاح خود برای رضای خداوند!
اگر بشر بجد درصدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد، راه خدا هموار خواهد شد و سرانجام بشر، سرانجام نیكي خواهد شد. اشكال كار ما انسانها غفلت از خطاي خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایي كردن اصلاح در خود است.
اگر این غفلتها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح ميشود. در مرحلهي اول - كه مرحلهي مقدماتي و جزو بزرگترین وظایف ماست - خودمان اصلاح ميشویم، كه اساس هم این است؛ یعني همهي كارها مقدمهي اصلاح خود است؛ همهي كارها مقدمهي كسب رضاي الهي از خود است؛ «علیكم انفسكم لایضرّكم من ضلّ اذا اهتدیتم» (3)؛ همهي تلاشها و مجاهدتها براي این است كه بتوانیم خدا را از خودمان راضي كنیم و به كمالي كه در اصل آفرینش براي ما در نظر گرفته شده، خود را برسانیم. (4)
به تخلف دیگران نگاه نكن!
همهي دوران زندگي ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حركت كردیم، دشمن شكست خواهد خورد؛ ولي به مجرّد اینكه چشممان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع ميكنند، ما هم حسودیمان شد، سنگر را رها كردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برميگردد. دیدید كه در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاریخ اسلام، جنگ اُحد تكرار شده است.
فرماندهي الهيِ آشناي با صفحهي حقیقت، با آن دل نوراني، این عدّه را اینجا گذاشته و گفته است كه شما از اینجا تكان نخورید و پاسداران جبهه باشید؛ اما تا چشمشان افتاد و دیدند كه چهار نفر آن پایین غنیمت جمع ميكنند، پاي اینها هم لرزید.
البته اگر با تك تك آنها صحبت ميكردید، ميگفتند ما هم بالاخره آدمیم، ما هم دل داریم، ما هم خانه و زندگي ميخواهیم. بله؛ اما دیدید كه با این تسلیم شدن در مقابل خواستههاي حقیر بشري، چه اتّفاقي افتاد! دندان پیامبر شكست؛ بدن مبارك آن حضرت مجروح شد؛ جبههي حق مغلوب شد؛ دشمن پیروز گردید و چقدر از بزرگان اسلام شهید شدند.
پیام شهیدان این است كه تسلیم وسوسهي غنیمت نشوید. پیام آنها به من و شما و همهي كساني كه به این خونهاي به ناحق ریختهي مطهّر احترام ميگذارند، همین است. شما نگاه نكن كه یك نفر تخلّف ميكند و سراغ جمع كردن غنیمت رفته است. «لا یضرّكم من ضلّ اذ اهتدیتم». شما چه كار داري كه دیگري گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ كن. دستور اسلام و پیام خون شهید، این است.
آن روزي كه همین شهداي عزیز ما در جبهه به شهادت رسیدند، همه كه به جبهه نرفتند؛ عدّهاي هم بودند كه مشغول كاسبي شدند، عدّهاي هم مشغول پول در آوردن شدند، عدّهاي هم مشغول سوء استفاده شدند، عدّهاي هم مشغول خیانت شدند. این شهدا، بدون آنكه به آنها اعتنا كنند، رفتند و نتیجه این شد كه توانستند نظام اسلامي را حفظ كنند و امروز هركدام یك ستاره و یك خورشیدند. (5)
پینوشت:
1) انشقاق: 6
2) بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسي مشهد 1386/02/25
3) مائده: 105
4) بیانات در دیدار كارگزاران نظام 1384/08/08
5) بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا 1376/02/17*